نگاهی به برج های نمادین آلمان: از برلین تا فرانکفورت
به گزارش آموزشگاه ما، آلمان، کشوری با تاریخ غنی و معماری متنوع، میزبان برجهای مدرن و تاریخی متعددی است که هر یک به نمادی از شهر خود تبدیل شدهاند . اگرچه عبارتی واحد تحت عنوان "برج آلمان" وجود ندارد، اما چندین سازه مرتفع در این کشور به شهرت جهانی رسیدهاند و مقاصد مهم گردشگری محسوب میشوند . در این گزارش، به معرفی مشهورترین برجهای آلمان، بهویژه برج تلویزیون برلین و برجهای شاخص فرانکفورت، میپردازیم.
برج تلویزیون برلین (Berliner Fernsehturm): از نماد تفرقه تا سمبل اتحاد
برج تلویزیون برلین، که با نام "Fernsehturm" شناخته میشود، با ارتفاع 368 متر، بلندترین سازه در آلمان و یکی از برجستهترین نمادهای شهر برلین است . این برج که در میدان مشهور الکساندرپلاتز قرار دارد، از تقریباً تمام نقاط شهر قابل مشاهده است و نقشی کلیدی در خط افق پایتخت ایفا میکند . داستان این برج، روایتی شگرف از تحول معنایی یک نماد سیاسی به سمبل وحدت ملی است . این پروژه بسیار فراتر از یک دکل مخابراتی صرف بود و به عنوان یک بیانیه قدرتمند ایدئولوژیک و نمایش پیشرفت فنی در اوج جنگ سرد عمل میکرد .
تاریخچه و طراحی: نمادی از قدرت در جنگ سرد
ساخت برج تلویزیون برلین بین سالهای 1965 تا 1969 به دستور حزب اتحاد سوسیالیستی آلمان (SED) و رهبر وقت آلمان شرقی، والتر اولبریشت، انجام شد . ایده اولیه ساخت برج از نیاز فنی برای پوشش جامع رادیویی و تلویزیونی در برلین شرقی نشأت گرفت ، اما حزب حاکم به سرعت این پروژه را به فرصتی برای نمایش قدرت خود تبدیل کرد .
- رقابت با غرب و الهام از عصر فضا: اگرچه برج تلویزیون اشتوتگارت (1956) به عنوان اولین برج مخابراتی بتنی جهان یک دستاورد مهندسی بود، اما انگیزه اصلی ساخت برج برلین، رقابت ایدئولوژیک با آلمان غربی بود . پس از آنکه آلمان غربی در سال 1959 برج فلوریان (Florianturm) را در دورتموند با یک رستوران گردان ساخت، رهبران آلمان شرقی تصمیم گرفتند برجی بلندتر و چشمگیرتر بسازند تا برتری نظام سوسیالیستی را به نمایش بگذارند . طراحی گوی فولادی برج با الهام از زیباییشناسی "عصر فضا" و ماهواره اسپوتنیک شوروی، به نمادی از آیندهنگری و پیشرفت علمی سوسیالیسم بدل گشت .
- تیم معماری: ایده اولیه از معمار برجسته آلمان شرقی، هرمان هنسلمان، با طرحی به نام «برج سیگنالها» (Turm der Signale) نشأت گرفت . اجرای نهایی محصول کار تیمی از معماران شامل یورگ اشترایتپارت، فریتز دیتر و گونتر فرانک بود .
- نمایش قدرت: دولت آلمان شرقی با ساخت این برج که از تمام نقاط برلین غربی نیز به وضوح دیده میشد، قصد داشت برتری نظام سوسیالیستی و توانایی فنی خود را به نمایش بگذارد .
برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
شاهکار مهندسی دهه 1960: ساخت گوی فولادی
ساخت و نصب گوی 7 طبقهای برج با وزن 4800 تن، یک چالش مهندسی و لجستیکی عظیم در دهه 1960 بود . بدنه بتنی برج با استفاده از تکنیک "قالب لغزنده" (Slip-Forming) ساخته شد که امکان افزایش سریع ارتفاع سازه را فراهم میکرد. برای ساخت گوی، قطعات اسکلت فولادی آن بر روی زمین پیشساخته شدند و سپس توسط جرثقیلهایی که بر بالای بدنه بتنی نصب شده بودند، به ارتفاع بیش از 200 متری منتقل و در آنجا مونتاژ شدند . این عملیات نیازمند دقت و هماهنگی فوقالعادهای بود.
"انتقام پاپ": کنایهای در دل نماد سوسیالیستی
یکی از جنبههای جالب و کنایهآمیز برج، پدیدهای بود که به «انتقام پاپ» (Rache des Papstes) شهرت یافت . در روزهای آفتابی، بازتاب نور خورشید بر روی گنبد فولادی ضد زنگ برج، شکلی شبیه به یک صلیب غولپیکر ایجاد میکرد . این پدیده که توسط معماران پیشبینی نشده بود، در تضاد آشکار با ایدئولوژی ضد دینی دولت سوسیالیستی آلمان شرقی قرار داشت .
- ریشه نامگذاری: شهروندان برلین غربی به طعنه این پدیده را «انتقام پاپ» نامیدند؛ انتقامی نمادین از رژیمی که صلیبها را از کلیساهای برلین شرقی حذف کرده بود . این نام به سرعت فراگیر شد و حتی به برج لقب «سنت والتر» را دادند که کنایهای به نام والتر اولبریشت، رهبر وقت آلمان شرقی بود .
- واکنش مقامات آلمان شرقی: واکنش رسمی مقامات ترکیبی از خشم، انکار و تلاش برای رفع مشکل بود .
- گفته میشود والتر اولبریشت از دیدن این صلیب به شدت خشمگین شده بود .
- وزارت امنیت دولتی (اشتازی) تحقیقاتی را برای یافتن احتمال «خرابکاری» آغاز کرد که به نتیجهای نرسید .
- تلاشهای فنی مختلفی برای از بین بردن این بازتاب مطرح شد، از جمله پیشنهاد یک همکار اشتازی برای استفاده از شکست نور یا ایده صیقل دادن مجدد صفحات فولادی که به دلیل هزینه گزاف کنار گذاشته شد .
- در مواجهه با تمسخر غربیها، رسانههای آلمان شرقی تلاش کردند تا این پدیده را به نفع خود تفسیر کنند و ادعا کردند که این بازتاب، صلیب نیست، بلکه یک علامت «بعلاوه» (+) است که نماد «موفقیتهای نظام سوسیالیستی» است .
- تفسیر در دو سوی دیوار: رسانههای غربی از این پدیده به عنوان شاهدی بر شکست ایدئولوژیک کمونیسم یاد میکردند . حتی رونالد ریگان، رئیسجمهور وقت آمریکا، در سخنرانی معروف خود در سال 1987 به این موضوع اشاره کرد و گفت که مقامات با تمام تلاششان نتوانستهاند این صلیب را محو کنند . در میان مردم برلین شرقی، این صلیب به یک جوک سیاسی محبوب تبدیل شده بود .
حضور در فرهنگ عامه و گذار به نماد اتحاد
پس از فروپاشی دیوار برلین در سال 1989، برج تلویزیون به سرعت از یک نماد سیاسی تفرقهانگیز به یک آیکون فراگیر برای برلین متحد تبدیل شد . حضور پررنگ آن در فرهنگ عامه نقش مهمی در این گذار ایفا کرد:
- در فیلم و تلویزیون: برج به یک عنصر جداییناپذیر در قاببندیهای سینمایی از برلین تبدیل شده است . فیلم مشهور «خداحافظ لنین!» (!Good Bye, Lenin) به شکلی هوشمندانه از این برج به عنوان نمادی نوستالژیک از هویت در حال ناپدید شدن آلمان شرقی استفاده میکند . این برج در فیلمهایی از دوران آلمان شرقی مانند «مهماندار» (Hostess, 1976) و فیلمهای بینالمللی مانند «Don 2» نیز حضور دارد .
- در زندگی روزمره و رسانه: یکی از دلایل پذیرش سریع برج، حضور دائمی آن در زندگی روزمره مردم برلین شرقی بود. به عنوان مثال، این برج در پسزمینه کارتون محبوب کودکان «Sandmännchen» (مرد شنی) دیده میشد که آن را از یک سازه سیاسی صرف به بخشی از خاطرات کودکی نسلها تبدیل کرد .
- در موسیقی و هنر: این برج الهامبخش آثار موسیقایی متعددی بوده است، از آهنگ یک گروه کُر کودکان در سال 1969 تا آثار هنرمندان معاصر مانند بلوندشل (Blondshell) با آهنگی به نام «Berlin TV Tower» و اجراهای دیجیهایی مانند Lexer بر فراز آن . سادگی فرم برج، آن را به یک موتیف محبوب در هنرهای تجسمی، از پاپ آرت تا عکاسی، تبدیل کرده است .
تجربه بازدید امروزی
- انواع بلیط: گزینههای مختلفی برای بازدید وجود دارد، از بلیط استاندارد برای عرشه تماشا در ارتفاع 203 متری تا بلیطهای "Fast View" برای عبور سریع از صف . بستههای ترکیبی شامل نوشیدنی یا تجربه واقعیت مجازی (VR) که تاریخ برلین را روایت میکند نیز موجود است .
- ساعات کار: ساعات بازدید بسته به فصل متغیر است؛ معمولاً از مارس تا اکتبر از ساعت 9 صبح تا 11 شب و از نوامبر تا فوریه از 10 صبح تا 11 شب .
- رستوران گردان Sphere: این رستوران در ارتفاع 207 متری قرار دارد و در هر ساعت یک یا دو بار میچرخد . این رستوران که اکنون با نام "Sphere by Tim Raue" شناخته میشود، منوهای متنوعی ارائه میدهد و به دلیل محبوبیت بالا، رزرو میز از قبل، بهویژه برای میزهای کنار پنجره، قویاً توصیه میشود .
برجهای فرانکفورت: نمادهای قدرت اقتصادی
فرانکفورت، به عنوان مرکز مالی آلمان و اروپا، به خاطر خط افق مدرن و آسمانخراشهای متعددش که به «ماینهاتان» (Mainhattan) شهرت یافته، شناخته میشود . در میان این برجها، "برج اصلی"، "برج مسه" و "برج اروپا" جایگاه ویژهای دارند.
برج اصلی فرانکفورت (Main Tower): آسمانخراشی بر فراز مرکز مالی
برج اصلی یا "Main Tower" تنها آسمانخراش شهر است که دارای سکوی تماشای عمومی است .
- معماری و ساخت: این برج 200 متری (240 متر با آنتن) بین سالهای 1996 تا 1999 توسط دفتر معماری "شویگر و شرکا" ساخته شد . این سازه در زمان خود اولین آسمانخراش در آلمان با نمای کاملاً شیشهای بود که یک نوآوری مهم محسوب میشد . ساختار آن از دو ساختمان متصل به هم، یکی مکعبی و دیگری استوانهای، تشکیل شده است .
- ویژگیها: علاوه بر سکوی بازدید عمومی در ارتفاع حدود 200 متری ، این برج 56 طبقه میزبان دفاتر بانکها، یک استودیوی تلویزیونی، یک رستوران لوکس و مجموعهای از آثار هنری است .
برج مِسه (Messeturm): مداد سر به فلک کشیده
برج مسه به دلیل ظاهر خاصش به "برج مداد" (Bleistift) شهرت یافته و یکی از شناختهشدهترین نمادهای فرانکفورت است .
- طراحی و معماری: این برج 256.5 متری توسط معمار برجسته آلمانی-آمریکایی، هلموت یان (Helmut Jahn)، به سبک معماری پستمدرن طراحی و بین سالهای 1988 تا 1991 ساخته شد . ویژگیهای برجسته آن شامل پایهای مربعشکل، بدنهای استوانهای و سقفی هرمی است که شکل یک مداد را تداعی میکند .
- اهمیت به عنوان نماد نمایشگاه: برج مسه مستقیماً در محوطه نمایشگاه تجاری فرانکفورت (Messe Frankfurt) قرار دارد و به عنوان نمادی بصری برای این نمایشگاه و قدرت اقتصادی شهر عمل میکند .
برج اروپا (Europaturm): غول مخابراتی خاموش
برج اروپا که محلیها آن را "Ginnheimer Spargel" (مارچوبه گینهایم) مینامند، با ارتفاع 337.5 متر، دومین برج بلند آلمان است .
- فرآیند ساخت و کاربری: این برج مخابراتی توسط معمار اروین هاینله (Erwin Heinle) طراحی و بین سالهای 1974 تا 1979 ساخته شد . پایه آن با قطر 59 متر، یکی از عریضترین پایهها در میان سازههای مشابه در جهان است . این برج در ابتدا دارای یک رستوران گردان و سکوی بازدید عمومی بود، اما از سال 1999 دسترسی عمومی به این فضاها متوقف شده است .
- سرنوشت سکوی بازدید: دلایل اصلی این تعطیلی، مقررات سختگیرانه ایمنی در برابر آتشسوزی، نیاز به نوسازی گسترده و هزینههای بالای مربوط به حذف آزبست به کار رفته در ساختار آن بود .
خلاصه اجرایی
اگرچه "برج آلمان" به یک سازه واحد اشاره ندارد، اما چندین برج در این کشور به نمادهای ملی و بینالمللی تبدیل شدهاند. برجستهترین نمونه، برج تلویزیون برلین (Berliner Fernsehturm) است. این برج 368 متری که در دوران جنگ سرد به عنوان نماد قدرتنمایی آلمان شرقی ساخته شد ، به طور کنایهآمیزی به خاطر پدیده «انتقام پاپ» شهرت یافت؛ بازتاب نوری به شکل صلیب که حکومت ضد دینی آلمان شرقی را به چالش کشید . پس از اتحاد آلمان، این برج با کمک حضور گسترده در فرهنگ عامه، مانند فیلم «خداحافظ لنین!» و برنامه کودک «مرد شنی»، گذشته سیاسی خود را پشت سر گذاشت و به نمادی فراگیر برای برلین متحد تبدیل شد . امروزه این برج با بیش از یک میلیون بازدیدکننده سالانه، یک جاذبه گردشگری برتر است .
در سوی دیگر، فرانکفورت با برجهای مدرن خود، قدرت اقتصادی آلمان را به نمایش میگذارد . برج اصلی (Main Tower) به عنوان تنها آسمانخراش شهر با سکوی تماشای عمومی و اولین برج با نمای تمام شیشهای در آلمان، شهرت دارد . برج مسه (Messeturm)، معروف به "برج مداد"، اثر معمار هلموت یان، نماد نمایشگاه تجاری فرانکفورت است . در نهایت، برج اروپا (Europaturm)، دومین سازه بلند آلمان، یک غول مخابراتی است که سکوی بازدید عمومی آن از سال 1999 به دلیل مسائل ایمنی و هزینههای نوسازی تعطیل شده است . این سازهها نه تنها از نظر فنی قابل توجه هستند، بلکه نقش مهمی در هویت فرهنگی، تاریخی و اقتصادی شهرهای خود ایفا میکنند.