تاشنیوس، اوْتوْ
به گزارش آموزشگاه ما، جزئیات زندگی تاشنیوس بسیار مبهم و عمدتاً مبتنی بر گفته های دشمنان اوست. گفته شده است که پدرش آسیابان و خودش شاگرد یک (احتمالاً) داروفروش بود، و به دلیل دزدی از خدمت اخراج شد. در حدود سال 1019 به جانب شرق به
نویسنده: Marie Boas Hall
مترجم: بهروز بیرشک
[oto tāçenius]
Otto Tachenius
(ت. هرفوْرت، وستفالیا؛ و. احتمالاً وهم، ایتالیا)، شیمی پزشکی، شیمی دارویی.
جزئیات زندگی تاشنیوس بسیار مبهم و عمدتاً مبتنی بر گفته های دشمنان اوست. گفته شده است که پدرش آسیابان و خودش شاگرد یک (احتمالاً) داروفروش بود، و به دلیل دزدی از خدمت اخراج شد. در حدود سال 1019 به جانب شرق به هوْلشتاین و پروس رفت و در داروفروشیهای کیل، دانتسیش، و کوْنیشسبرک خدمت کرد. در 1023 به ایتالیا رفت، در 1031 درجه دکتری در طب از پادوئا گرفت، و در وهم مستقر شد؛ در آنجا بود که یک نمک افعی (sal viperinum) را به اسم شاه دارو فروخت. در زمانی که در آنجا بود شرح کوتاهی بر مایع حلال عام (alkahest)ی ب.وان هلموْنت به صورت نامه ای برای فردریک، دوک هوْلشتاین، نوشت؛ سپس آن را برای هلویش دیتریش، طبیبی که با او در کوْنیشسبرک آشنا شده بود، ارسال کرد تا بچاپ برسد. با اسم Epistole de famos liquore Alkahest (نامه درباره مایع معروف حلّال عام) چاپ شد، و گفته شده است که با ضمیمه ای در انتقاد از دلایل نویسنده و قواعد زبان همراه بود. (گزارش شده است که جزوه در وهم انتشار یافت، اما از آنجا که در حال حاضر موجود نیست، حل و فصل موضوع سخت است). تاشنیوس در کتاب Echo…de liquore Alcaeist (پژواک... مایع حلّال عام) به دیتریش حمله کرد، زیرا طبعاً او را مسئول می دانست؛ این کتاب هم ظاهراً از بین رفته است. کتاب Vindiciae adversus ottonem Techenium (دعوی علیه اوْتو تاشنیوس، هامبورک، 1655)، اثر دیتریش، که به جای مانده است، شرح کاملی از جریان بیان می دارد و گزارشی پر از ناسزا درباره زندگی دوره جوانی تاشنیوس می دهد، و هم سایه تردید بر ترکیب نمک افعی می افکند؛ به ادعای دیتریش، نمک مذکور عمدتاً جوهر شاخ گوزن (نمک آموْنیاک) بوده است. تاشنیوس در چاپ تازه Pharmacopoeia Augustana (1657) هم، به سبب تأثیر مشکوک نمک واقعی و تازگی نداشتن آن، مورد حمله یوْهان تس ولفر نهاده شد. تاشنیوس در Hippocrates Chemicus (شیمی بقراطی) در مقام پاسخ برآمد؛ این کتاب دفاع از نمک افعی بود و متضمّن بحثی در زمینه ماهیت و استفاده از قلیاها بود. وی در کتاب Clavis (کلید) نظریه اش درباره قلیاها را منقّح تر ساخت و این نظریه را عرضه کرد که اسید و قلیا دو اصل یا عنصر همه چیزها هستند: اسید، که گرم و خشک است، اصل نر را پدید می آورد؛ و قلیا، که سرد و تر است، پدیدآورنده اصل ماده است. بنابر عقیده تاشنیوس، اسید و قلیا متناظرند با آتش و آبی که بقراط در همه چیزها می یافت، و از این روی وی مدعی شد که باعث احیای شیمی بقراطی- هرچه بوده باشد- شده است. عقاید وی بوضوح از نظریه وان هلموْنت ناشی شده بود که اسید و قلیا را اصول حاکم بر فیزیوْلوْژی آدمی می دانست. چنان که تاریخ نویسان مدعی شده اند، تاشنیوس نمکها را به اسم ترکیب اسید و قلیا بدرستی تعریف نکرد، زیرا که در نظر او همه ماده، اعم از جاندار و بیجان، از این دو ترکیب شده است. توجه به شیمی بقراطی او به سبب توصیفهایش از روشهای صنعتیِ فراوری صابون، نمک آموْنیاک، و سوبلیمه ِ خورنده (کلوْرور جیوه) بیشتر شده است. تاریخ فوت وی نامشخص است؛ به صورتهای گوناگون گفته شده است که در 1048 یا 1078 در وهم زنده بوده و در 1049 درگذشته است.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی.
اولین دو اثر منتشر شده تاشنیوس کاملاً نایابند و ظاهراً هیچ یک از کسانی که درباره او مطلب نوشته اند از قرن هجدهم به بعد به آن دو اثر دسترسی نداشته اند؛ اسم این دو اثر در آن موقع چنین معرفی شده است: Epistola de famoso liquore Alkahest Helmontti (وهم، 1652 [یا 1655]) و Echo ad vindicias chyrosophi de liquore Alcaeist (وهم، 1656). بعد از این دو اثر، رساله ای وجود داشت درباره بیماریهای مفاصل (که احتمالاً رساله دکتری او بود) با اسم Exercitatio de recta acceptatione arhritidis et podagrae (پادوئا، 1662). کتاب Lux suapte natura refulgens. Vera de lapide philosophic theorica metro italic descripta...(وهم، 1666؛ میلان، 1968). با نام مستعار نادرست مارک آنتوْنیوْ کراسلّانه چینی [کذا] منتشر شد، که با یادداشتهای نسخه های خطی در دو نسخه موجود در کتابخانه ملی به تاشنیوس نسبت داده شده است- ترجمه فرانسوی آن La lumière sortant par soy meme des ténèbres (پاریس، 1687، 1693) است؛ و ترجمه آلمانی با اسم Das aus der Finsterniss von sich selbst hervorbrechende Light (لانگن زالتسا، 1772) انتشار یافت.آثار شناخته شده ترش که بارها، و اغلب با هم، بچاپ رسیدند، عبارت بودند از Hippocrates chemicus,per ignem et aquam method inaudita novissimi salis viperini antiquissima fundamenta ostendens (وهم، 1666، 1678، 1697؛ برونسویک، 1668؛ پاریس، 1669، 1674؛ لیدن، 1671)؛ و Antiquissimae Hippocraticae medicinae Clavis manuali experientia in naturae fontibus elaborate (برونسویک، 1668؛ وهم، 1669، 1697؛ فرانکفورت، 1669، 1673؛ لیدن، 1671؛ پاریس، 1671، 1672؛ لیوْن، 1671). چاپ انگلیسی هر دو اثر این اسم را دارد: Otto Tachenius His Hippocrates Chymicus,Which Discovers the Ancient Foundations of the Late Viperine Salt.And His Clavis Thereunto (لندن، 1677، 1690). کتاب Tractorum de morborum principe هم با Hippocrates Chemicus (وهم، 1678) و هم به صورت مجزا (اوْسنابروک، 1678، 1679) منتشر شد.
دوم. خواندنیهای فرعی..
نظریه اسید-قلیای تاشنیوس برای اولین بار به طور مفصل در Réflexion nouvelles sur lacide et sur lalcalie از ف. برتران (لیوْن، 1683) مورد بحث نهاده شد. ظاهراً منبع زندگینامگی عمده Historia medicinae است، از ی. ک. بارخوسن (آمستردام، 1710) که به نوبه خود تا حدودی براساس Vindiciaeی دیتریش راسخ است. زندگینامه های واقعی در آثار زیرین موجود است: Allgemeine deutsche Biographie ، سی و هفتم (برلین، 1894، 1971)، 340؛ Bibliotheca chemica، از جان فرگسن، دوم (لندن، 1906، 1954)، 424-425؛ A History of Magic and Experimental Science، از لین ثوْرندایک، هشتم، 357-361. برای دستیابی به خلاصه مفصل Hyppocrates chemicus Clavis، - A History of Chemistry، از ج. ر. پارتینگتن، دوم (لندن، 1961)، 291-296.منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام...[ و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
منبع: راسخون